آسو:
پرویز نیکنام
«در اسفند ۱۳۱۳ شمسی در هیئت وزراء صحبت از عمارات جدید و ساختمانهای تازه که در تهران برپا شده است در میان آمد ــ همه گفتند طهران در عصر اعلیحضرت خیلی آباد شده است و من موقع را غنیمت شمرده گفتم: ساختمانهایی که در شهرهای بزگ امروز در درجهی اول نمایان است، همه جا عمارت اُنیوِرسیته (دانشگاه) میباشد. این برای پایتخت دولت شاهنشاهی کمال نقص است که اُنیوِرسیته نداشته باشد. شاه فوری گفت: امسال شروع کنید و بسازید. چند شب بعد رو به وزیر مالیه، مرحوم علیاکبر داور نموده و گفت: در بودجه سال آینده مبلغ دویستوپنجاه هزار تومان به معارف بدهید که اُنیوِرسیته بسازند. من نیز به شوق فراوان درصدد پیدا کردن اراضیِ وسیع و مناسبی برای ساختمان مذکور برآمدم.»
علیاصغر حکمت شیرازی در یاداشتهای روزانهاش از چگونگی نحوهی تصمیمگیری دربارهی ساخت دانشگاه تهران در هیئت وزیران و نحوهی انتخاب زمین با جزئیات شرح داده و نوشته است که بعد از تصمیم به ساخت دانشگاه تهران، او دو زمین پیدا کرد یکی در بهجتآباد و دیگری در جلالیه. در آن جلسه رضاشاه گفت «اراضی جلالیه بهتر است من اینجاها را به دقت دیدهام. اراضی بهجتآباد سیلگیر است و مناسب نیست.»
فردای آن روز حکمت برای خرید باغ جلالیه و زمینهای مجاور وارد گفتوگو با صاحبان آن شد و «به مبلغ یکصدهزار تومان دویستهزار ذرع خریداری شد به انضمام یک رشته قنات مخصوص آن باغ.»
آندره گدار مهندس فرانسوی که در آن زمان در وزارت معارف کار میکرد، برنامهی اجرایی کار را برعهده گرفت و با انتخاب زمین کلنگ ساختمان اولین دانشگاه ایران را به زمین زد.
بعد از آن علیاصغر حکمت شروع به ساخت دانشکدهی طب کرد که تالار تشریح دانشکدهی پزشکی در پانزدهم بهمن ۱۳۱۳ افتتاح شد و مراسم رسمی آئین گشایش دانشگاه تهران در روز جمعه ۲۴ اسفندِ همان سال در تالار دانشکدهی حقوق برگزار شد. در این مراسم به نوشتهی روزنامهی اطلاعات علیاصغر حکمت بهعنوان وزیر معارف گفت:
«امیدوارم همانطور که یک دسته علاقهمند به گذشتهی پرافتخار معارف ایران هستند به آیندهی درخشانی هم که در پیش است علاقهمند بوده باشند. امروز ما به صورت ظاهر یک چیز کوچکی را شروع میکنیم ولی همین چیزی که در ظاهر کوچک به نظر میرسد پایههای بزرگ در درون آن نهفته که در آیندهی نزدیک از بناهای بزرگ و آباد خواهد بود و ژنی ایرانی در تمام مراحل زندگانی بشری مؤثر بوده است، حال هم که کانون تحقیقات علمی تشکیل میگردد انتظار همین تأثیر از ایرانی در زندگانی بشری میرود.»
علیاصغر حکمت زمانی که به وزارت معارف رسید در فرانسه مشغول تحصیل بود. او وزارت معارف را خوب میشناخت و چند سال در آن وزارتخانه کار کرده بود. پیش از تأسیس دانشگاه تهران از سال ۱۳۰۷ سالانه یکصد نفر از محصلین ممتاز برای تحصیل به اروپا فرستاده میشدند و این کار هفت سالی تا پیش از شروع به کار دانشگاه تهران ادامه داشت. بعد از آن رضا شاه خطاب به علیاصغر حکمت گفت «از این به بعد دیگر این اقدام را موقوف داشته و نیم نفر هم به خارجه نفرستید. باید وسایل تحصیلات جوانان ایران در خود ایران فراهم شود.»
برو به آدرس
نظرات